سید حسینسید حسین، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

پسمل گل همه،کیه؟؟؟؟

ویارونه

سلام قند عسلم                                  توی اون دو سه ماهی که مادری همش حالش  بد بود طوریکه اصلا نمی تونستم خودم غذا بپزم زحمت این کار به عهده ی مامان جون نسرین افتاده بود از خونه غذا می پخت برام می آورد خونمون یا من و پدری اونجا بودیم   توی این مدت عزیزم عطیه جون _خانم پسردایی مهدی پدر قبل از به دنیا آمدن کوچولوی خودش زحمت کشیدن برام ویارونه آوردن               و فردای اون روزی هم که رفته...
9 مهر 1390

شحصیت شناسی کودکان

هر پدر و مادری خواهان داشتن فرزندی بااستعدادهای درخشان ، مستقل و درعین حال انعطاف پذیر است و ازاینکه نحوة تربیت آنان نتواند درشکل دهی مؤثّر و مفید به شخصیّت این فرزندان اثرگذار باشد ، ابراز نگرانی می کند . برخی از روانپزشکان معتقدند که اگر چه ویژگیهای زیستی افراد نقش بسزایی درشکل دهی شخصیّت آنان ایفا می کند ، لیکن بسیاری از والدین قادرند با درک نوع شخصیّت آنان طبیعت انان را تربیت نمایند. لذا براین باورند که والدین قادرند ازهمان ابتدا نوع شخصیّت فرزندان خود را تشخیص دهند و ازاین شناخت بعنوان وسیله ای در راستای کمک به آنان استفاده نموده ، این کودکان را بعنوان افرادی خلّاق  و یا بعبارتی به نمونه ای سالم در نوع شخصیّتی خود مبدّل سازند &nb...
5 مهر 1390

سید حسین یا فاطمه السادات

من ماهای اول خیلی حالت تحوع تا جایی که یک بار هم بستری شدم    ولی خودم دوست داشتم توی محیط خونه باشم  وقتایی که من حالم بهم می خورد و می رفتم طرف روشویی اگه کسی پیشمون بود همسری به شوخی می گفت دلیلش اینه که سرماخورده   بعد از گذشتن اون رو زا که سراسر  خاطره الان دیگه ماه تعیین جنسیته . . . . .     و از طرفی چون بازار شهریوره همسری بیشتر در مغازه اس منم چهارشنبه 30شهریور اومدم خونه مامان جون نسرین و با هم رفتیم بیمارستان حضرت معصومه بعد از اینکه  خانم دکتر منو معاینه کرد و برام سونو نوشت خانم دکتر&nb...
5 مهر 1390

هدیه امام حسین

روز چهارشنبه 1٤ تیر مصادف با سوم شعبان بود که با همسری رفتم برای آزمایش  و از طرفی دومین سالگرد عقدمونم بود       و بعد دکتر منو رسوند خونه ،نزدیک ظهر مادر از در مغازه رد شده بود و احوالپرسی کرده بود که بهش گفته بود سری تا خونه ما بزنیدحدودا ساعت 12 ظهر بود مادر آومد خونه ما بعدازظهر با مادر و سارا (خواهرمه) رفتیم  در خونه سیدحمید با فاطمه خانم(جاریم) و زن دایی اکرم و دخترا.... رفتیم جشن خونه یکی از آشنایان... من همش برای نتیجه آزمایش دل تودلم نبود نمی دونم چرا این حس داشتم.....  و توی همون مجلس از آقا امام حسین خواستم که اگه صلاح دونست یه بچه سالم و صالح به من و همسر...
5 مهر 1390

سه هفته و دو روز

چهارشنبه 15 تیر رفتم پیش دکتر سونو که ایشون مشخص کردند    هفته و دو روزشه همسری می گه اگه بچه پسر باشه اسم سید حسین رو انتخاب می کنیم و اگه دختر باشه فاطمه السادات  خدا کنه هرچی باشه  فقط صحیح و سالم باشه ...
4 مهر 1390
1